۲۱- سرقت کپنهاگ (قسمت یکم)
کامیونهای حمل زباله توی نقاط مختلف کپنهاگ در حال سوختن بودن و کف اتوبانها چهارتیغهایی ریخته بودن که ماشینها رو پنچر میکردن. پلیس کپنهاگ وقتی از
کامیونهای حمل زباله توی نقاط مختلف کپنهاگ در حال سوختن بودن و کف اتوبانها چهارتیغهایی ریخته بودن که ماشینها رو پنچر میکردن. پلیس کپنهاگ وقتی از
کتی ترکانیان و کارل کوپلمن با همدیگه یه زوج کارآگاهی تشکیل دادن البته کارآگاههای آماتور روایت و تنظیم : شهاب جعفری حمایت مالی از پادکست جنون راههای
سال ۱۹۸۹ آندریا بومن، دخترخواندهی ۱۴ سالهی خانوادهی بومن گم شد و تا ۲۰ سال هیچ خبری ازش نبود تا یک مرد حسابدار سرنخهایی از این
زندانهای فوق امنیتی برای این طراحی و ساخته شدن تا با سختگیرانه ترین سیاستها بتونن خطرناکترین مجرمها رو اصلاح کنن، اما وقتی یک قتل توی زندان
آدمها همیشه در حال انتخاب هستن؛ بین پول و آزادی, بین عشق و پول و قطعا هر انتخابی تاوانی داره که باید پرداخت بشه روایت و
مارتین مکنلی سوار ماشینش توی دیترویت اخباری شنید از یه هواپیماربای ناشناس؛ مردی که با یه تفنگ و چتر نجات هزاران دلار از دولت ایالات متحده
اون سالها اخبار یک قاتل سریالی روی شهر ویچیتا سایه انداخته بود. رادیوداشت در مورد این قاتل میگفت که تلفن خونهی روت فینلی به صدا دراومد.
شبی که تلفن خونهی روت فینلی به صدا دراومد اون تنها بود. روت فکرش رو هم نمیکرد که مرد پشت خط قراره خاطرات تلخ و سیاه
شبی که تلفن خونهی روت فینلی به صدا دراومد اون تنها بود. روت فکرش رو هم نمیکرد که مرد پشت خط قراره خاطرات تلخ و سیاه
خانوادهی خارامیو میدونستن که جسیکا الان توی خونهی اسکار گارسیاست، اما بدون حکم دادستانی اجازه نداشتن وارد اون خونه بشن؛ خونهی بتنی با یه تابلوی هشدار