
۲۰- دختری در تصویر (قسمت دوم)
کتی ترکانیان و کارل کوپلمن با همدیگه یه زوج کارآگاهی تشکیل دادن البته کارآگاههای آماتور روایت و تنظیم : شهاب جعفری حمایت مالی از پادکست جنون راههای ارتباط با ما: اینستاگرام توییتر تلگرام
کتی ترکانیان و کارل کوپلمن با همدیگه یه زوج کارآگاهی تشکیل دادن البته کارآگاههای آماتور روایت و تنظیم : شهاب جعفری حمایت مالی از پادکست جنون راههای ارتباط با ما: اینستاگرام توییتر تلگرام
سال ۱۹۸۹ آندریا بومن، دخترخواندهی ۱۴ سالهی خانوادهی بومن گم شد و تا ۲۰ سال هیچ خبری ازش نبود تا یک مرد حسابدار سرنخهایی از این دختر پیدا کرد روایت و تنظیم : شهاب جعفری حمایت مالی از پادکست جنون راههای ارتباط با ما: اینستاگرام توییتر تلگرام
زندانهای فوق امنیتی برای این طراحی و ساخته شدن تا با سختگیرانه ترین سیاستها بتونن خطرناکترین مجرمها رو اصلاح کنن، اما وقتی یک قتل توی زندان سوپرمکس فلورانس توی ایالت کلرادو اتفاق افتاد همه چیز به هم ریخت؛ زندانی که مشهوره به آلکاتراز کوههای راکی روایت و تنظیم : شهاب جعفری […]
آدمها همیشه در حال انتخاب هستن؛ بین پول و آزادی, بین عشق و پول و قطعا هر انتخابی تاوانی داره که باید پرداخت بشه روایت و تنظیم : شهاب جعفری حمایت مالی از پادکست جنون راههای ارتباط با ما: اینستاگرام توییتر تلگرام
مارتین مکنلی سوار ماشینش توی دیترویت اخباری شنید از یه هواپیماربای ناشناس؛ مردی که با یه تفنگ و چتر نجات هزاران دلار از دولت ایالات متحده باج گرفته بود روایت و تنظیم : شهاب جعفری حمایت مالی از پادکست جنون راههای ارتباط با ما: اینستاگرام توییتر تلگرام
اون سالها اخبار یک قاتل سریالی روی شهر ویچیتا سایه انداخته بود. رادیوداشت در مورد این قاتل میگفت که تلفن خونهی روت فینلی به صدا دراومد. اون شب تنها بود. روت فکرش رو هم نمیکرد که مرد پشت خط قراره خاطرات تلخ و سیاه سالهای دور رو زنده کنه. خاطراتی […]
شبی که تلفن خونهی روت فینلی به صدا دراومد اون تنها بود. روت فکرش رو هم نمیکرد که مرد پشت خط قراره خاطرات تلخ و سیاه سالهای دور رو زنده کنه. خاطراتی که سالها مثل راز نگهشون داشته بود وفکر میکرد با ترک شهرش اونها رو پشت سر گذاشته روایت […]
شبی که تلفن خونهی روت فینلی به صدا دراومد اون تنها بود. روت فکرش رو هم نمیکرد که مرد پشت خط قراره خاطرات تلخ و سیاه سالهای دور رو زنده کنه. خاطراتی که سالها مثل راز نگهشون داشته بود وفکر میکرد با ترک شهرش اونها رو پشت سر گذاشته روایت […]
خانوادهی خارامیو میدونستن که جسیکا الان توی خونهی اسکار گارسیاست، اما بدون حکم دادستانی اجازه نداشتن وارد اون خونه بشن؛ خونهی بتنی با یه تابلوی هشدار روی در ورودی «خطر حملهی سگ» روایت و تنظیم : شهاب جعفری حمایت مالی از پادکست جنون راههای ارتباط با ما: اینستاگرام توییتر تلگرام